جوک باحال

طنز و لطیفه...


غضنفر وارد کابین خلبان شد و گفت: زود برو فرانسه. خلبان نگاهی کرد وگفت: ولی تو که اسلحه نداری. غضنفر گفت: خاک برسرتون، شما همیشه باید اسلحه بالای سرتون باشه، با زبون خوش نمی‏تونی بری؟

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

غضنفر می ره خونه بخره آقاهه یه خونه بهش نشون می ده می ده این خونه استخر داره، جگوزی داره...غضنفر می گه: عجب! ما قبلا همین طوری ول می دادیم! حالا دیگه جاشم مشخص کردن؟

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

غضنفر داشته تو دریا غرق می شده هر بار که می رفته پایین اب می خورده می یومده بالا می گفته:سلام بر حسین

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

غضنفر ماشینش پنچر میشه شروع میکنه از اگزوز ماشین فوت کردن دوستش میاد بهش میگه همین کاره رو میکنین بهتون میگن خر دیگه مگه نمی بینی شیشه ماشین پایینه؟

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

به رشتیه می گن: تو رشت زن پاک و مومن و با خدا هست؟ می گه:اره هست ولی شبی 20000 تومن

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

ادامه مطلب ...

کیومرث ملک مطیعی درگذشت

زنده یاد کیومرث ملک مطیعی یکی از هنرمندان پیشکسوت در عرصه تلویزیون، تئاتر و سینما ساعت 14:50 امروز به علت ایست قلبی در بیمارستان شریعتی تهران درگذشت.



بنابراین گزارش، یکی از کارکنان بیمارستان شریعتی ضمن تائید خبر فوق گفت: زنده یاد مطیعی که به دلیل سابقه مشکلات گوارشی مدتی در بیمارستان بستری شده بود، روز گذشته به دلیل ناراحتی قلبی به بیمارستان شریعتی مراجعه کرد و سرانجام ظهر امروز بر اثر ایست قلبی دار فانی را وداع گفت.



کیومرث ملک مطیعی ساکن کرج بود و سالها در زمینه هنرهای نمایشی فعالیت کرده است.
کیومرث ملک مطیعی سال 1315 در بندرانزلی متولد شد. بازی در تئاتر را از سال 1330 در رشت و بازی در سینما را از سال 1350 شروع به کار کرد.


این هنرمند با چندین هنرمند پیشکسوت دیگر معاصر بوده و از میان آثاری که در آنها ایفای نقش کرده، می‌توان به گل بارون (1388)، پسر آدم، دختر حوا (1387)، پوست موز (1387)، صبح روز هفتم (1387)، کلانتری غیرانتفاعی (1387)، خروس جنگی (تلخ و شیرین) (1386) و قاعده بازی (1385) اشاره کرد.
عروس فراری (1383)، فردا روز دیگری است (1374)، الو!الو! من جوجوام (1373)، دیدار (1373)، آوای دریا (1369)، ترن (1366)، جنگلبان (1366)، سرزمین آرزوها (1366)، بگذار زندگی کنم (1365)، معما (1365)، مهمانی خصوصی (1365)، تفنگ شکسته (1364) و راه دوم (1363) از دیگر آثاری است که ملک مطیعی در آنها ایفای نقش کرده است.

=== معنی برخی کلما تی که از زن‏ها می‏شنوید:‏===

یک .

خبٌ : این کلمه‏ای است که زنان برای پایان دادن به مکالمه‏هایی استفاده می‏کنند که در آن حق با آن‏هاست و شما باید خفه‏ بشوید.‏

دو .

پنج دقیقه : اگر مشغول لباس‏پوشیدن است یعنی حداقل نیم ساعت. هرچند پنج دقیقه دقیقاً معادل پنج دقیقه است اگر به شما پنج دقیقه بیش‏تر زمان جهت تماشای فوتبال داده شده باشد.‏



سه.

هیچٌی : این آرامش قبل از توفان است. معنی و مفهوم آن این است که باید به شدت گوش‏به‏زنگ باشید . بحث‏هایی که با هیچی شروع می‏شوند، غالباً با خبٌ تمام می‏شوند.‏

چهار .

بفرمایید: این کلمه اصلاً ربطی به اجازه دادن انجام کاری ندارد. "اگه جرئت داری" در آن مستتر است .

ادامه مطلب ...

پول سازترین هنرپیشه های سینمای ایران؟؟

نام جواد رضویان همراه با قهقه زدن است و تعجب آور نیست اگر حتی فیلم ضعیف با کارگردانی ضعیف همراه با حضور رضویان فروش کلان نداشته باشد.جواد رضویان در "زندگی شیرین " با علی صادقی و بهنوش بختیاری همبازی شد تا باعث فروش 2 میلیارد و 60میلیون تومانی این فیلم باشند و جواد رضویانئ رتبه سوم پر فروشها را نصیب خود کند.


جهان: سال 88 برای سینمای ایران سالی پر از اتفاق بود .از فروش رویایی "اخراجی های 2" تا موفقیت های جهانی فیلم "درباره الی".اما جدای از این 2 فیلم، سینمای ایران شاهد فروشهای میلیاردی در سال گذشته بود و نکته قابل توجه در این میان ،وجود 3 فیلم جدی در میان فیلمهای کمدی بود که فروش میلیاردی را رقم زدند:"بی پولی" ،"درباره الی"و "سوپر استار".

در این میان فیلمهایی بودند که هنرپیشه خیلی در موفقیت فروش آن موثر نبوده و یا به نوعی دیگر هنرپیشه محور نبوده اندبلکه تم آن باعث موفقیت شده است :"اخراجیها

چهره های پر فروش به ترتیب فروش فیلم:

1)رضا عطاران:



رضا عطاران در سال 88 با حضور در 3 فیلم کمدی رکورد دار بازی در فیلمهای کمدی هم هست.او با بازی در فیلم "خروس جنگی "فروش 1 میلیارد و 750 میلیونی را نصیب این فیلم کرد و در فیلم نیش و زنبور که فروش فیلم 1 میلیارد و 480 میلیون تومان رقم خورد (البته نصف از فروش را به حساب عطاران می گذارند و نمیتوان ظرفیتهای رضا کیانیان را نادیده گرفت)رضا عطاران با همین احتساب با فروش معادل 2 میلیارد و 490 میلیون رکورددار پولسازی می باشد. ضمن اینکه فیلم "آقای هفت رنگ" را به حساب نیاوردیم.

2)محمدرضا گلزار:

محمدرضا گلزار سال 87 بخاطر گرفتن دستمزد کلان برای فیلم دوخواهر جنجال ساز شد .و این ماجرا و برخی حواشی دیگر باعث شد تا گلزار برای مدتها روی پرده سینماها نباشد.تا اینکه در سال 88 گلزار با ظاهری متفاوت در فیلم ضعیف و سخیف "دوخواهر" ظاهر شد تا این فیلم که کپی یک فیلم ضعیف هندی بود به فروش رویایی 2 میلیارد و 100 میلیون دست پیدا کند .هرچند الناز شاکردوست و نیکی کریمی هم در این فیلم حضور داشتند اما نمی توان این فروش را به حساب آنها گذاشت.و گلزار به رتبه دوم پر فروشها دست پیدا کرد.

3)جواد رضویان:

نام جواد رضویان همراه با قهقه زدن است و تعجب آور نیست اگر حتی فیلم ضعیف با کارگردانی ضعیف همراه با حضور رضویان فروش کلان نداشته باشد.جواد رضویان در "زندگی شیرین " با علی صادقی و بهنوش بختیاری همبازی شد تا باعث فروش 2 میلیارد و 60میلیون تومانی این فیلم باشند و جواد رضویانئ رتبه سوم پر فروشها را نصیب خود کند.

4)بهرام رادان:


بهرام رادان در سال 88 با 2 فیلم در سینماها ظاهر شد اولی "بی پولی "با فروش موفق و دومی "تردید"که اگرچه نام کریم مسیحی را باخود به یدک می کشید اما نتوانست در گیشه موفق باشد. بهرام رادان در فیلم "بی پولی" توانست در کنار لیلا حاتمی رقم فروش فیلم را به 1 میلیارد و 700 میلیون برساند و به رتبه چهارم پر فروشها دست پیدا کند.

5)امین حیایی:

امین حیایی با بازی درفیلم "پسرتهرونی"توانست فروش فیلم را به رقم 1 میلیاردو 685 میلیون تومان برساند.امین حیایی در فروش "اخراجیها "بی تاثیر هم نبوده و نشان داده که همیشه بازیگری است که گیشه فیلم را تضمین می کند . امین حیایی با فروش فیلم "پسر تهرونی"توانست به رتبه پنجم پر فروشها دست پیدا کند.

6)پرویز پرستویی:

شاید کمتر کسی فکر می کرد که در میان این آشفته بازار سینمای ایران که فقط چشم و ابرو یا سطحی بودن فیلمها باعث فروش می شوند، بازیگر کهنه کار سینمای ایران با بازی در فیلم رفع توقیف شده "کتاب قانون"با میزان فروش 1 میلیارد و 280 میلیون تومان به رتبه ششم دست پیدا کند.

7)شهاب حسینی:

شهاب حسینی اگرچه با بازی در فیلم "درباره الی "خوش درخشید و فروش فیلم بی تاثیر از حضور وی نبوده است ،اما با توجه به اینکه فروش رویایی "درباره الی "فراتر از هنرپیشه های آن است، اما بازی سوپراستار سینمای ایران در فیلم "سوپراستار "که اتفاقا برای آنهم سیمرغ گرفته بود باعث شد تا فیلم به فروش 1 میلیاردو 260میلیونی دست پیدا کند و بتواند رتبه هفتم را در جدول پولسازان سینمای ایران از آن خود کند.


اس ام اس فلسفی


یک پایان تلخ ، همیشه بهتر از یک تلخی بی پایانه

 
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

فیلسوفی میگوید :

مغز ما یک دینام هزار ولتی است که متاسفانه اکثر ما

به اندازه یک چراغ موشی از آن استفاده میکنیم . . .


* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

دل اگه تنها نبود جا برای مهمون نمیذاشت ، کوه اگه عاشق نبود ، سر به بیابون نمیذاشت . . .


* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

ناکامی یعنی تاخیر ، نه شکست

مسیر انحرافی موقت است ، نه کوچه بن بست . . .

 
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

چه بیچاره اند مردمانی که قهرمانانشان بزدل باشد . . .

 
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

وقتی آدم همه چیزش رو توی زندگی از دست میده

توی بهترین شرایط قرار داره ، چون از اون به بعد فقط میتونه پیشرفت کنه . . .

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

مستمند کسی است که  دشواری و سخنی ندیده باشد . . .


* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

دروغ مثل برف است ، که هرچه آنرا بغلتانند بزرکتر میشود . . .


* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

موفقیت ، یک درصد نبوغ ، ?? درصد زحمت کشیدن است . . .


* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

مطمئن باش ، حرفهایت هرچند تکراری باشد ، یکی هست که به آنها گوش میدهد

آن کسی نیست جز خدا . . .


* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

دخترم ، من روی بند زیاد راه رفتم ، اما باور کن روی زمین در یک خط راست رفتن

هزار بار سخت تر است

(قسمتی از نامه چارلی چاپلین به دخترش)

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

هیچوقت نگو وقت ندارم ، به تو همان اندازه زمان داده شده

که به انیشتین داده شده بود . . .


* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

پرستویی که مقصدش را در کوچ میبیند از خراب شدن لانه اش نمیهراسد . . .


* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

امروز ما آدم ها به جای اینکه دنبال خواب راحت باشیم دنبال تخت خواب راحت هستیم

رندگی قشنگ شده اما خوشمزه نیست . . .


* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

اموخته ام قبل از آنکه ما را بفهمند دیگران را درک کنم . . .


* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

ارزش محبت به استمرار ان است ، نه به اندازه آن . . .




دختر بودن یعنی ؟


دختر بودن یعنی کله قند و لی لی لی لی ...

دختر بودن یعنی الگوی خیاطی وسط مجله های درپیت

دختر بودن یعنی همونی باشی که مادر و خاله وعمه ت هستن

دختر بودن یعنی " دخترو رو چه به رانندگی ؟ "

دختر بودن یعنی " شنیدی شوهر سیمین واسه ش یه سرویس طلا خریده 12 میلیون ؟"

دختر بودن یعنی باید فیلم مورد علاقه تو ول کنی پاشی چایی بریزی

دختر بودن یعنی نخواستن و خواسته شدن

دختر بودن یعنی حق هر چیزی رو فقط وقتی داری که تو عقدنامه نوشته باشه

دختر بودن یعنی "ببخشید میشه جزوه تونو ببینم ؟"

دختر بودن یعنی " به به خانوم خوشگل....هزار ماشالااااااا"

دختربودن یعنی " برو تو ، دم در وای نستا"

دختر بودن یعنی لباست 4 متر و نیم پارچه ببره که آقایون به گناه نیفتن

دختر بودن یعنی "خوب به سلامتی لیسانس هم که گرفتی دیگه باید شوهرت بدیم"

دختر بودن یعنی "کجا داری میری؟"

دختر بودن یعنی " تو نمیخواد بری اونجا ، من خودم میرم "

دختر بودن یعنی "کی بود بهت زنگ زد؟! با کی حرف میزدی؟"

دختر بودن یعنی اجازه گرفتن واسه هرچی ، حتی نفس کشیدن...


داستان کوتاه-فلسفه زندگی

پروفسور مقابل کلاس فلسفه خود ایستاد و چندشیء رو روی میز گذاشت. وقتی کلاس شروع شد، بدون هیچ کلمه ای، یک شیشه بسیار بزرگ سس مایونز روبرداشت و شروع به پر کردن آن با چند توپ گلف کرد.


بعد از شاگردان خود پرسید که آیا این ظرف پر است؟ و همه موافقت کردند. سپس پروفسور ظرفی از سنگریزه برداشت و آنها رو به داخل شیشه ریخت و شیشه رو به آرامی تکان داد. سنگریزه ها در بین مناطق باز بین توپهای گلف قرار گرفتند؛و سپس دوباره از دانشجویان پرسید که آیا ظرف پر است؟ و باز همگی موافقت کردند. بعد دوباره پروفسور ظرفی از ماسه را برداشت و داخل شیشه ریخت؛ و خوب البته، ماسه ها همه جاهای خالی روپر کردند.


او یکبار دیگر پرسید که آیا ظرف پر است و دانشجویان یکصدا گفتند: 'بله'. بعدپروفسور دو فنجان پر از قهوه از زیر میز برداشت و روی همه محتویات داخل شیشه خالی کرد.در حقیقت دارم جاهای خالی بین ماسه ها رو پر می کنم!' همه دانشجویان خندیدند. در حالی که صدای خنده فرو می نشست، پروفسور گفت: ' حالا من می خوام که متوجه این مطلب بشین که :  

این شیشه نمایی از زندگی شماست، توپهای گلف مهمترین چیزها در زندگی شما هستند: خدا، خانواده تان،فرزندانتان، سلامتیتان، دوستانتان و مهمترین علایقتان- چیزهایی که اگر همه چیزهای دیگر ازبین بروند ولی اینها بمانند، باز زندگیتان پای برجا خواهد بود. سنگریزه ها سایر چیزهای قابل اهمیت هستند مثل کارتان، خانه تان و ماشینتان. ماسه ها هم سایر چیزها هستند- مسایل خیلی ساده.' پروفسور ادامه داد: 'اگر اول ماسه ها رو در ظرف قرار بدید، دیگر جایی برای سنگریزه ها و توپهای گلف باقی نمی مونه، درست عین زندگیتان. اگر شما همه زمان و انرژیتان را روی چیزهای ساده و پیش پاافتاده صرف کنین، دیگر جایی و زمانی برای مسایلی که برایتان اهمیت داره باقی نمی مونه. به چیزهایی که برای شاد بودنتان اهمیت داره توجه زیادی کنین، با فرزندانتان بازی کنین، زمانی رو برای چک آپ پزشکی بذارین. با دوستان و اطرافیانتان به بیرون بروید و با اونها خوش بگذرونین. همیشه زمان برای تمیز کردن خانه و تعمیر خرابیها هست. همیشه در دسترس باشین. اول مواظب توپهای گلف باشین، چیزهایی که واقعاً برایتان اهمیت دارند، موارد دارای اهمیت رو مشخص کنین. بقیه چیزها همون ماسه ها هستند.' یکی از دانشجویان دستش را بلند کرد و پرسید: س دو فنجان قهوه چه معنی داشتند؟


پروفسور لبخند زد و گفت: 'خوشحالم که پرسیدی. این فقط برای این بود که به شما نشون بدم که مهم نیست که زندگیتان چقدرشلوغ و پر مشغله ست، همیشه در اون جایی برای دو فنجان قهوه ، برای صرف با یک دوست هست.


اس ام اس های توپ و آخر خنده

اس ام اس های توپ و آخر خنده

 

به یکی می گن با توله سگ جمله بساز می گه: طولِ سگ ضرب درعرض سگ می شه مساحت سگ
 

یه روز از یه احمق می‌پرسن:اگه همه دنیا رو بهت بدن، چیکار می‌کنی؟ میگه: می‌فروشم، می‌رم خارج


یه روز یکی عزرائیل رو می بینه، خودشو میزنه به مردن

معلم می گه: با کیبورد جمله بساز. شاگرد: بازی آلمان و برزیل رو کی برد؟
 

مردی ساعتش از کار می افته. پشتشو باز می کنه می بینه یه مورچه توش مرده. بعد می گه: آهان حالا فهمیدم رانندش مرده که کار نمی کنه


یه روز دونفر داشتن می رفتن، یه خارجیه می یاد با ماشینش از کنارشون رد می شه و میگه: گود مورنینگ. اولی در جواب می گه: مورنینگ گود. دومی ازش می پرسه: تو به اون یارو خارجیه چی گفتی؟ می گه: هیچی، اون گفت: سلام علیکم، منم گفتم: علیکم السلام
 

یه بار یکی می خواسته مزاحم تلفنی بشه، سر هر ساعت می ره دم کیوسک های تلفن عمومی؛ در اونا رو می زنه و در می ره
 

یکی مجری مسابقه بیست سوالی میشه، یارو ازش میپرسه: جانداره؟ میگه: نه. میپرسه: تو جیب جا میشه؟ مجریه کلی فکر میکنه، بعد میگه:‌ تو جیب جا میشه اما اگه تو جیبت بریزی، جیبت ماستی میشه


یه روز یه مرده گفت: من تحقیق کرده ام و به این نتیجه رسیده ام که هرکی به یه چیزی اطمینان صد در صد داشته باشه، احمقه! ازش پرسیدند: مطمئنی؟ گفت: آره، صد در صد

در جایی یه انتخابات شد و کاندیدی پشت تریبون گفت: آقایون، چیزی که لازمه ی جامعه ی کنونی ماست رهایی از سوسیالیسم ، امپریالیسم، کمونیسم ، فاشیسم،رادیکالیسم و.... است. در این لحظه پیرمردی گفت : آقای کاندیدا لطفا یک فکری هم برای رماتیسم من بکنید
 

یکی جلو دختره میخوره زمین، میگه حرکتو داشتی ؟

یه نفر از طبقه صدم یه ساختمون می‌پره پایین، به طبقه پنجاهم که میرسه میگه: خب الحمدالله تا اینجاش که بخیر گذشت
 

یکی میره دزدی ، صاحب خونه پا میشه میگه کیه اون جا ؟ میگه : هیچکی ، گربست ، بعععععع

 

یه دختر مسیحی میره پیش یه کشیش ، میگه : ببخشید ، من هر دفعه از جلوی آینه رد میشم ، به خودم میگم من چقدر خوشگلم ، من گناه میکنم ؟ کشیشه میگه : نه دخترم شما گناه نمیکنی ، اشتباه میکنی

 

به یه نفر میگن: شما در روز چقدر نون میخورید؟ میگه: صبح دوتا لواش، ظهر دو تا تافتون ، بعد از ظهر چهار تا سنگک ، شب هم سه‌تا باگت ! میگن: پس نون بربری چی ؟ میگه: پس فکر کردی اینها را لای چی میگذاریم میخوریم؟

به یکی میگن 3 نفر نام ببر که با (( خ )) شروع شه. میگه:خسرو ، خودم ، خدابیامرز پدرم
 

یه روز یه مورچه میره تو چایی یه آدم خسیس، خسیسه مورچه هه رو درمیاره و میگه: زودباش، هرچی چایی خوردی تف کن
 

یه روز یه نفر کاغذی پیدا میکنه که روش یه شماره تلفن نوشته بود . زنگ میزنه به همون شماره و میگه: آقا من شماره تون رو پیدا کردم آدرس بدید بیارم خدمتتون!