نوشته های غمگین قرار نبود شهریور93

هر چه فکر می کنم می بینم

قرار نبوده ما این چنین با بغل دستی هایمان در رقابت های تنگانگ باشیم

تا اثبات کنیم موجود بهتری هستیم
**************************************
قرار نبوده همه از دم درس خوانده بشویم

از دم دکترا به دست بر روی زمین خدا راه برویم

بعید می دانم راه تعالی بشری از دانشگاه ها و مدرک های ما رد بشود

باید کسی هم باشد که گوسفندها را هی کند

دراز بکشد نی لبک بزند با سوز هم بزند …

 


*******************
هر چه فکر می کنم می بینم

قرار نبوده ما این چنین با بغل دستی هایمان در رقابت های تنگانگ باشیم

تا اثبات کنیم موجود بهتری هستیم
*******************
قرار نبوده این قدر دور شویم و مصنوعی

ناخن های مصنوعی، دندان های مصنوعی،خنده های مصنوعی

آواز های مصنوعی، دغدغه های مصنوعی
*******************
قرار نبوده من از اینجا و شما از آنجا،

صورتک زرد به نشانه  دوست داشتن برای هم بفرستیم …

چیز زیادی از زندگی نمی دانم،

اما همین قدر می دانم که این همه قرار نبوده ای که برخلافشان اتفاق افتاده ،

همگی مان را آشفته و سردرگم کرده !

آنقدر که فقط می دانیم خوب نیستیم

اما سر در نمی آوریم چرا …
*******************
قرار نبوده چهل سال از زندگی رد کنیم

اما کف پایمان یک بار هم بی واسطه کفش لاستیکی یا چرمی

یک مسافت صد متری را با زمین معاشرت نکرده باشد …
*******************
قرار نبوده کرِم ضد آفتاب بسازیم

تا بر علیه خورشید عالم تاب و گرما و محبتش، زره بگیریم و جنگ کنیم …
*******************
قرار نبوده این طور از آسمان دور باشیم

و سی سال بگذرد از عمرمان

و یک شب هم زیر طاق ستاره ها نخوابیده باشیم …
*******************
من فکر می کنم قرار نبوده کار کردن، جز بر طرف کردن غم نان،

بشود همه دار و ندار زندگی مان، همه دغدغه زنده بودن مان …
*******************
قرار نبوده خروس ها دیگر به هیچ کار نیایند

و ساعت های دیجیتال به جایشان صبح خوانی کنند …

آواز جیرجیرک های شب نشین حکمتی داشته حتماً،

که شاید لالایی طبیعت باشد برای به خواب رفتن ما

تا قرص خواب لازم نشویم

و این طور شب تا صبح پرپر زدن اپیدمی نشود …
*******************
این چشم ها برای نور مهتاب یا نور ستارگان کویر،

برای دیدن رنگ زرد گل آفتابگردان،

برای خیره شدن به جاریِ آب شاید

اما برای ساعت پشت ساعت، روز پشت روز،

شب پشت شب خیره ماندن به نور مهتابی مانیتورها آفریده نشده اند …
*******************
تا به حال بیل زده اید؟

باغچه هرس کرده اید؟

آلبالو و انار چیده اید؟

کلاً خسته از یک روز کار یَدی به رختخواب رفته اید؟

آخ که با هیچ خواب دیگری قابل مقایسه نیست …
*******************
قرار نبوده این همه

در محاصره سیمان و آهن طبقه روی طبقه برویم بالا
*******************
قرار نبوده تا نم باران زد

دستپاچه شویم و زود چتری از جنس پلاستیک روی سر بگیریم

که مبادا مثل کلوخ آب شویم


برچسب ها : sms قرار نبود, اس ام اس قراری, اس ام اس نوشته, استاتوس قرار نبود, مسیج نوشته قرار نبود, نوشته های قرار نبود, پیامک قرار نبود

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد