حسین یعنی زیبایی، مگر می شود با زیبایی همراه و همسایه بود و زیبا نشد.
کربلا نشان داد که با شکیب در عطشی کوتاه، میتوان همیشه ی تاریخ را سیراب کرد. (دکتر سنگری)
هرکس کتاب 72 صفحه ای عشق -عاشورا- را خوب بخواند،
شیرازه ی سعادت را در زندگی اش گسسته نخواهد دید. (دکتر سنگری)
حسین بیشتر از آب تشنه لبیک بود ، اما افسوس که به جای افکارش زخمهای تنش
را نشانمان دادند و بزرگترین درد او را بی آبی نامیدند.
دیدم عده ای مرده ی متحرک را که بر یک زنده ی همیشه جاوید عزاداری می کنند
.
در عجبم از مردمی که خود زیر شلاق ظلم و ستم زندگی میکنند و بر حسینی می
گریند که آزاده زیست.
. آنان که رفتند، کاری حسینی کردند. آنان که ماندند باید کاری زینبی کنند و
گرنه یزیدی اند .
گویند "می" نمی شود از راه گوش خورد!
من "یا حسین" می شنوم مست می شوم
عاشورا هر روز در کربلای دلمان اتفاق می افتد.
کوشش کنیم حسین دل، به دست یزید نفس، تشنه لب شهید نشود . . .
حسین, کسی است که به آزادی روح داده و به «بعضی ها» نان.
عجیب حکایتی است! "عزیز" ترین ها - حسین(ع) و یوسف(ع) از "گودال" و "چاه" به آسمان عزت رسیده اند. (دکتر سنگری)
بسیار زیبا بود...مرحبا به این وبلاگ!