اگر پروانه بودم می پریدم، همین حالا حضورت میرسیدم، ولی پروانه نیستم پر ندارم، دلم تنگ است ولی چاره ندارم
زندگی مثل مردابه، شاید زیبا نباشه اما میشه توش نیلوفری مثل تو رو پیدا کرد
همه ی بغض من تقدیم غرور نازنینت باد، غروری که لذت دریا را به چشمانت حرام کرد
سالها در کوچه ی دل یاد تو بود، یاد آن کوچه و آن رهگذر خسته بخیر
بی تو پیمودن شب ها شدنی نیست / شبهای پر از درد فردا شدنی نیست / گفتم که
برایت بفرستم دل خود را / افسوس که چون نامه دلم تا شدنی نیست
یک رنگ و بوی تازه از عشق بگیر / پر سوزترین گذازه از عشق بگیر / در هر نفسی که می تپی ای دل / یادت نرود، اجازه از عشق بگیر
یک لحظه دلم خواست صدایت بکنم / گردش به حریم با صفایت بکنم / آشوب دلم به من چنین فرمان داد / در سجده بیفتم و دعایت بکنم
یادت نره که یاد تو همیشه همراه منه / یادت نره که خواستنت مثل نفس کشیدنه
/ یادت نره که آینه از طپش تو روشنه / یادت نره نبودت جونمو آتیش میزنه
تاریکی را دوست دارم، چون پیامدش روشنایی است، سکوت را دوست دارم، چون آرام بخش است، تنهایی را دوست دارم چون تو را به یادم می آورد